2-1-1-عوامل موثر بررضایت شغلی

عواملی را که بر رضایت مندی شغلی تأثیر می گذارند، می توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف: عوامل درونی محتوایی یا صفات و ویژگیهای کار (Intrinsic content factors):

پژوهش ها نشان داده است که صفات و ویژگیهای کار با رضایت شغلی ارتباط دارد. جالب و معنی دار بودن کار مهارت کافی فرد، تنوع درکار، سطح مطلوب چالش یا برانگیزنده بودن کار، تناسب کار با وضعیت جسمی فرد و اطلاع و دسترسی فرد به نتایج حاصل از کار از جمله این عوامل درونی هستند.

ب: عوامل زمینه بیرونی.(Extrinsic content factors)

این عوامل شامل موارد زیر است:

دستمزد(درآمد) تقریباً برای همه گروه های شغلی یکی از مهمترین عوامل کاری به شمار  می آید ) اما در این باب شواهد متناقض است. روان شناسان تأکید می کنند که در معنی دادن به پول تفاوتهای فردی خیلی مؤثر است. این تفاوتها با تغییر سطح زندگی، تجارب شخصی، وضع اقتصادی و ویژگیهای فردی تغییر می کند. بنابراین، هیچ فرمول واحدی نمی تواند رضایت افراد را در اثر دستمزد تعیین کند

امنیت شغلی، ابهام نقش، ساختار سازمانی، شرایط فیزیکی کار، عوامل محیطی مانند دسترسی به امکانات تفریحی، ورزشی و رفاهی در محیط کار، روابط با همکاران، الگوهای مدیریتی حاکم بر سازمان و میزان مشارکت کارکنان در فرآیندهای کاری، از مهمترین عوامل بیرونی در رضایت شغلی است.

ج: ویژگیهای فردی. این ویژگیها شامل موارد زیراست:

سن:  همزمان با افزایش سن کارکنان، گرایش به رضایت شغلی آنان بیشتر می شود دلایلی برای این موضوع وجود دارد. به عنوان مثال با اندوختن تجربه درکار توقعات آنان پایین تر می آید و سازگاری بهتری با موقعیت کاری خود پیدا می کنند.

سطح مهارت: آنان که از سطح مهارت بالایی برخوردارند بطور قابل ملاحظه ای راضی تر از کارکنان

بی مهارت هستند.

جنسیت:  شولر نشان داد که ن بیش از مردان به داشتن همکاران خود بها می دهند در حالی که مردان بیش از ن برای فرصت م با دیگران و مشارکت در تصمیم گیری های مهم ارزش قایلند. بنابراین، انواع مختلف شغلها می تواند به درجات متفاوت هر دو جنس را راضی کند.

هوش و استعداد:  اشخاصی که میزان هوش آنها زیادتر است و از استعداد بالایی برخوردارند نسبت به سایر همکاران در یک کار مشابه، تمایل بیشتری دارند که کار خود را به خاطر مشاغل سطح بالاتر ترک کنند و احتمالاً کسانی که دارای هوش و استعداد پایین تری هستند، فشارهای شغل را بیشتر تحمل می کنند.


سلامت جسمی و روانی:  از آنجایی که نیتی از شغل می تواند یکی از منبع تنیدگی باشد و تنیدگی موجب بیماریهای متعدد روانی جسمی می شود، بنابراین، این پیوند منطقی به نظر می رسد. (محمدمهدی هزاو ه ای، علی صمدی،1386)

 

محققان مدت هاست در جست وجوی تعیین علل اساسی رضایت از شغل در سازمان و اداره هستند. تاکنون آن ها توانسته اند به رشته ای از عوامل ثابت و مرتبط با رضایت شغلی دست یابند، اما دست یابی به یک الگوی جامع تجربی تحقق نیافته است. می توان به اختصار به چند عامل که در این زمینه از اهمیت بیش تری برخوردارند، اشاره کرد.

پورتر و استیرز

[1] به چهار عامل ذیل اشاره کرده اند:

  • عوامل سراسری سازمان؛ یعنی متغیرهایی که به طور وسیع در مورد بیش تر کارکنان صدق می کند؛ مثل حقوق و فرصت های ارتقا؛
  • عوامل بلافصل محیط شغلی؛ متغیرهایی که گروه های شغلی را تشکیل می دهد؛ همانند شیوه سرپرستی و کیفیت روابط با همکاران، شرایط کار و محل کار؛
  • عوامل محتوایی یا فعالیت های بالفعل شغلی؛ مانند قلمرو شغل (میزان تنوع،استقلال ومسؤولیت)و وضوح نقش؛
  • عوامل فردی؛ ویژگی هایی که یک فرد را از دیگری متمایز می سازد؛ همچون سن، سنوات خدمت و شخصیت (اعتماد به نفس، عزم و بلوغ). (عباس محمدزاده و آرمین مهروژان ،1375،ص 375 / ص 279).

 

 

به جدول 2-1 توجه کنید:

 

 

 

 

 

 

 

عوامل سراسری سازمان عوامل بلافصل محیط شغلی  عوامل محتوایی شغل عوامل فردی
نظام حقوق و مزایا

 

فرصت های ارتقا

خط مشی و شیوه های سازمان

ساختار سازمانی

الگوی سرپرستی

 

مشارکت در تصمیم گیری

اندازه گروه کار

روابط همکاران

شرایط کار

قلمرو کار

 

وضوح نقش و تعارض

سن

 

سنوات خدمت

شخصیت

منبع: عباس محمدزاده و آرمن مهروژان، 1375، ص 274 تا 279

جدول 2-1عوامل اولیه موثر بر رضایت شغلی

 

لاک  

[2] مهم ترین عوامل مؤثر بر رضایت شغلی را چنین خلاصه می کند:

  • کار پر مخاطره ذهنی که فرد می تواند با موفقیت با آن سازگار شود (موفقیت در سازگاری با کار)؛
  • علاقه فردی به خود شغل که هر قدر علاقه فرد به شغل بیش تر باشد میزان رضایت او بیش تر خواهد بود؛
  • کاری که از نظر جسمانی بیش از حد خسته کننده نباشد (هر قدر فرد بیش تر خسته شود، رضایتش کم تر خواهد بود و هر قدر کم تر خسته شود میزان رضایتش بیش تر خواهد بود)؛
  • پاداش برای علمکرد، منصفانه، آموزنده و منطبق با خواست فرد باشد؛
  • شرایط کار که با نیازهای فیزیکی سازگار باشد و به اهداف شغلی کمک کند؛
  • احساس احترام به نفس از سوی شاغل؛ او هر قدر از سوی دیگران نسبت به خود بیش تر احساس احترام کند، میزان رضایتش بیش تر خواهد بود؛
  • عواملی که در محیط کار، نیاز به ارزش های شغلی را تسهیل می کند؛ از قبیل افزایش حقوق و ترفیع.( عباس محمدزاده و آرمین مهروژان،1375،ص 375 / ص 279)

انصاف و عدالت در پرداخت نیز با رضایت شغلی ارتباط دارد. هر قدر انصاف و عدالت در پرداخت بیش تر و بهتر رعایت شود، میزان رضایت شغلی بالاتر است و هر قدر میزان رضایت بیش تر باشد، عملکرد کارگر و کارمند نیز بالاتر می رود. همچنین رضایت شغلی به وسیله پرداخت پاداش و تشویق کردن نیز بالا می رود. نگرش های فرهنگی، خدمات درمانی و تسهیلات رفاهی در بالا بردن میزان رضایت شغلی دخالت دارند. ( جورچ وجونز ،1999،ص 78)

[1]-W.Porter & M.Steers

[2] E. A. Locke

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها